شهید عبدالحسین برونسی و حضرت عباس(ع)
قبل از عملیات یک گلوله خورده بود توی بازوش . به بیمارستانی در یزد منتقل شده بود.او فقط می خواست تا عملیات شروع نشده به منطقه برود، اما دکترها این اجازه را به او نمی دانند متوسل شده بود به اهل بیت (ع) . مثل باران اشک می ریخت . خواست که فرج و گشایشی در کارش بدهند. در حال گریه خوابش برد.شاید هم بین خواب و بیداری که حضرت عباس (ع) می آیند پیشش ، دست می برند طرف بازوی او، چیزی بیرون می آورند و می فرمایند: "بلند شو،دستت خوب شده."
به دکتر گفت: خوب شدم اما دکتر باور نمی کرد و گفت: باید از دستت عکس بگیریم. شهید برونسی به او گفت: بگیر! به شرط اینکه به کسی چیزی نگویی. وقتی عکس گرفتند ، هیچ اثری از گلوله ندیدند. دکترها با گریه او را بدرقه کردند...
استفاده از این مطلب تنها با درج نام پ مثل پلاک مجاز می باشد.
+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و پنجم مرداد ۱۳۹۱ ساعت ۱۱:۵۳ ب.ظ توسط مجتبی قربانی
|